از دیدگاه زبان عامی و فنی اخلاق به سه معنی به کار میرود
- خُلق یعنی خوی، طبع، سجیه، عادت، و جمع آن اخلاق است.
- صفت اخلاقی: عامل انجام یک عمل اخلاقی در شرایط خاص، به طور ناخودآگاه و شرطی مثل بخشندگی و دروغگویی
- عمل اخلاقی: آن نوع عمل که بتوان در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت کرد. میتواند آگاهانه یا بیاختیار و عادتی (در اثر یک خلق) باشد. مثل یک بار بخشیدن و دروغ گفتن و ...
تاریخ یکی از اولین کتابهایی که مستقلاً به علم اخلاق پرداخته کتاب اخلاق نیکوماخوس اثر ارسطو است.
ارتباط اخلاق با علوم دیگر
جایگاه اخلاق در نقشهٔ علم، در انتهاست...
دستهبندی علوم توسّط خواجه نصیر الدین طوسی در آغاز کتاب اخلاق ناصری، جایگاه علم اخلاق را در بین سایر علوم چنین آورده:
- علومی که به شناخت موجودات میپردازند
- نظری: وجود موضوع آنها وابسته به حرکت ارادی انسان است.
- ما بعد الطبیعه: موضوعشان مجرد از ماده
- ریاضی
- طبیعی
- عملی: وجود موضوع آنها مستقل از حرکت ارادی انسان است «این علوم دانش به مصالح حرکات ارادی و افعال صناعی انسان هستند، به گونهای که احوال آنها را سازمان دهند و آنان را به کمال شایسته شان برساند.»
- تهذیب اخلاق: در مورد امور فردی بحث میکند
- تدبیر منزل: مربوط به گروه کوچکی که
- سیاست مدن: مربوط به جمعی است که در شهر، مملکت و مانند آن زندگی میکنند
وابستگی
علم اخلاق مبادی اش را از علوم منطق، روانشناسی میگیرد. شاخهای از اخلاق که عهده دار تامین مبادی اخلاق است فرا اخلاق نام دارد؛ لذا فرا اخلاق یک علم درجه دوم است. یعنی چون بر اساس علم منطق علوم را باید بر حسب موضوع شان و نه محمول شان دستهبندی نمود؛ و موضوع فرااخلاق در علوم دیگر است؛ فرا اخلاق یک علم یا شاخهای از آن نیست.
پیش درآمدی
علم اخلاق در فراهم آوردن مبادی علم حقوق و سیاست و تدبیر مُدُن نقش دارد. ارسطو، کتاب اخلاق نیکوماخوس اش را به عنوان مقدّمهای برای کتاب سیاست مُدُنش نوشته
علم اخلاق بعضی از مبادی دو علم تدبیر منزل و سیاست مدن را نیز تأمین میکند.
شاخههای اخلاق
اخلاق به سه شاخهٔ کاملاً مجزا تقسیم میشود∗:
- فلسفه اخلاق که شاخهای از فلسفه∗ است و وظیفهٔ آن پاسخ به پرسشهایی از این قبیل بعنوان پایهٔ اخلاق نظری ست:
- خوب و بد یعنی چه؟
- ماهیت و حقیقت∗ مفاهیم اخلاقی چیست؟
- ∗ی اخلاق اخباری اند یا انشایی؟
- مسائل اخلاقی جهانی و جاودانه (مطلق) اند، یا سرزمینی و موقّت (نسبی)؟
- معیار کلی خوبی و بدی یک صفت یا رفتار اخلاقی چیست؟
- شرایط و حوزههای مسئولیت اخلاقی چیست؟
- اخلاق نظری که وظیفهٔ آن مطالعهٔ صفات و اعمال اخلاقی و پاسخ به انتظاراتی است از قبیل:
- شناسایی، دستهبندی و تعریف صفات و اعمال اخلاقی در حوزهٔ عمومی
- شناخت ریشهها و پیامدهای آنها
- قضاوت در مورد خوبی یا بدی صفات کلان (صفاتی که محدود به حوزهٔ خاصی از زندگی نیستند). این قسمت از اخلاق یک فنیا روش یا قانون یا باید و نباید است، نه یک علم. یعنی مربوط به آنچه باید، نه آنچه هست.
- شناسایی حوزههای خاص اخلاق.
- دادن قدرت استدلال در مورد خوبی یا بدی اعمال و صفات اخلاقی در حوزههای خاص به آموزنده.
- اخلاق عملی یا تربیت اخلاقیفنیست برای رسیدن از وضعیت مطلوب ناموجود به وضعیّت موجود مطلوب در اخلاق. از این نظر اخلاق اساس معنویت است؛ و انسانی که اخلاقی تر است، معنوی تر نیز هست. همچنین این قسم از اخلاق یک فن است. از مهمترین مسائل مطرح در این حوزه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شناخت و استفاده از مبادی رفتار
- مبادی رفتار از نظر علمای پیشین از این قرار است: تصور + تصدیق به فایده + شوق موءکد.
- روان شناسان معصر ترکیب مشابه دیگری را پیش رو نهادهاند: شناخت + انگیزش + توان عملی.
- روش ایجاد و از بین بردن صفات اخلاقی
اخلاق در اسلام
در روایت از پیامبر نقل شده :انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق یعنی «من برای تکمیل کرامتهای اخلاقی به پیامبری برانگیخته شدم.» اخلاق در اسلام بر مبنای فطرت الهی انسان است که ناشی از دمیده شدن روح خداوند در انسان است. در حقیقت بر مبنای این آیه، این روح الهی است که انسان را لایق سجده ملائکه نموده است. «هنگامی که آن را نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، برای او به سجده افتید»روش و راه رسیدن به اخلاق تزکیه و تهذیب نفس است «باغهای جاویدان بهشت، که نهرها از زیر درختانش جاری است، در حالی که همیشه در آن خواهند بود؛ این است پاداش کسی که خود را پاک نماید»«به یقین کسی که پاکی جست (و خود را تزکیه کرد)، رستگار شد.» هدف اخلاق، ظهور و بروز این اخلاق الهی در انسان است. هر چه انسان بتواند این صفات را در خود برجسته کند به همان میزان به خداوند نزدیکتر شده است. مبانی مورد قبول علماء علم اخلاق در قدیم سه رکن بوده است و در عصر جدید هم گرچه فروعاتی بر آن افزوده شده و توسعه یافته است اما میتوان گفت ارکان آن در سه مورد خلاصه میشود: تهذیب نفس، تدبیر منزل و سیاست مُدُن که علمای اخلاق، عناوین سهگانه فوق را به این صورت تجزیه و تقسیم نمودهاند: قسم اول را تخلیه، تحلیه و تجلیه دانستهاند و قسم دوم را گفتهاند مراد علم معاش و معاشرت با همسر و فرزندان است و سوم مربوط به حفظ و حراست از کشور است.
توضیحات
- علوم انسانی دستهای از علوم دانشگاهی اند که در آنها با روشهای عموماً تحلیلی، انتقادی و تفکری-تعمقی امور انسانی را مطالعه میکنند. این روشها معمولاً در تقابل با روشهای تجربی در علوم پایه و علوم اجتماعی قرار میگیرند.
- که به هیچ وجه محدود به زبان فارسی و فرهنگ اسلامی نیست.
- در روانشناسی در مورد معنای آن بحث میشود.
- برای مطالعه در مورد عادت و شرطیسازی و یادگیری به کتاب روانشناسی عمومی، دکتر حمزه گنجی یا منابع مشابه رجوع فرمایید.
- این شاخهها با هم اشتباه گرفته نمیشوند. اما از سویی در بسیاری از منابع قدیم اخلاق، علم اخلاق صرفاً به دومی و سومی اطلاق میشود (مانند معراج السّعاده)؛ و از سویی هم در متون غربی جدید از اخلاق صرفاً به عنوان شاخهای از فلسفه یاد میشود و قسمت دوم و سوم نیز گاه جزو آن میآید.
- فلسفه مطالعهٔ مسائل کلی و اساسی پیرامون موضوعاتی چون وجود، آگاهی، حقیقت، عدالت، زیبایی، اعتبار، ذهن و زبان است. وجه افتراق فلسفه با راههای دیگر پرداختن به این پرسشها (راههایی نظیر عرفان و اسطوره) رویکرد نقّادانه و معمولاً سامانمند فلسفه و تکیهاش بر استدلالهای عقلانیاست.
- اصطلاح فلسفی. رجوع شود به آشنایی با علوم اسلامی، جلد ۱، اثر شهید مطهّری
- اصطلاحی در علم منطق. رجوع شود به منطق کاربردی، اثر علی اصغر خندان
- دو نوع جمله در علم زبانشناسی
- مدرّسان گاه این قسمت را اخلاق کاربردی میخوانند. اما این نامی برای اخلاق اختصاصی نیست.
- عرفان عملی مساوی اخلاق عملی نیست، بلکه صرفاً بهترین فن تربیت اخلاقی، آن هم در محدودهٔ اخلاق اسلامی ست. نه در قلمرو کلّی اخلاق.
12. به طور مشابه، در صنعت تولید دقّت اندازه ملاک کیفیت است. محصولی بهتر است، که در طی فرایند تولید، در ابعادی هر چه دقیق تر ساخته شده باشد.
- تصوّر و تصدیق دو اصطلاح در علم منطق اند. رجوع شود به منطق کاربردی، اثر علی اصغر خندان
درستکاری
اخلاقیات میتواند فردی باشد، در این حالت شامل یک باید شخصی است، شخص خود تصمیم گیرنده و وضع کننده قانونی است که او را به انجام یا عدم انجام فعلی ملزم میکند. در این حالت هدف اخلاقیات و درستکاری، پیشبرد و بهبود وضعیت زندگی در جامعه است.
تئوریهای مختلفی در مورد رابطه بین اخلاقیات و درستکاری وجود دارد. تحلیلگران از دو دایره برای نشان دادن رابطه این دو مقوله استفاده میکنند. برای بعضی از آنها، این دو دایره هم مرکز هستند و در این حالت، درستکاری کاملاً درون اخلاقیات قرار میگیرد. برخی دیگر معتقدند که این دو دایره با هم تلاقی دارند و بدین ترتیب سه وضعیت پیش میآید: قوانین اخلاقی بدون ابعاد قضایی، قوانین قضایی بدون بعد اخلاقی و قسمت مشترک آن، قوانین اخلاقی که دارای بعد قضایی نیز هستند. برخی دیگر نیز این دو دایره را کاملاً از هم مجزا میانگارند، ولی این نظریه به دلیل داشتن استثنائات زیاد قابل قبول نیست.
اخلاقیات و درستکاری هر کدام زمینههای مشخص خود را دارند، از هم جدا هستند ولی در عین حال نقاط تماسی با یکدیگر دارند، نه میتوان در مورد جدایی آنها صحبت کرد، و نه میتوان آنها را ممزوج دانست. اخلاقیات میتواند منحصر به یک (هر) فرد باشد و تنها در مورد او صدق کند، در حالی که درستکاری تنها در جامعه معنا پیدا میکند.
:: موضوعات مرتبط:
اخلاقیات ,
,
|
امتیاز مطلب : 109
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29